امشب کفر خواهم گفت!
امشب خدا را به سلابه خواهم کشید!
و برای تمام زخمهای زندگیم
او را نفرین خواهم کرد!
و عدالت پوسیده اش را
به سخره خواهم گرفت!
امشب کفر خواهم گفت !
ترکهای قلب بیمارم را
خواهم شمرد !
و به تعداد زخمهای زندگی
به او شلاق خواهم زد
سلام میلادجان بت تبریک میگم که بازم وبلاگتوراه انداختی.نوشته هات قشنگن امابهتره یکم ازحالت ناامیدی دربیان.خداوند بی نهایت است ولامکان و بی زمان اما به قدرفهم تو کوچک میشود وبه قدر نیاز تو فرود می آید، وبه قدر آرزوی تو گسترده می شود، وبه قدر ایمان تو کارگشا می شود، وبه قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود، وبه قدردل امیدواران گرم می شود، پدر می شود یتیمان را ومادر، برادر می شود محتاجان برادری را، همسر میشود بی همسرماندگان را، طفل می شود عقیمان را ،امید میشود نا امیدان را، راه می شود گم گشتگان را.نور می شود در تاریکی ماندگان را، شمشیر می شود رزمندگان را، عصامی شود پیران را، عشق می شود محتاجان به عشق را ... خداوند همه چیز می شودهمه کس را، به شرط اعتماد، به شرط پاکی دل ،به شرط طهارت روح ، به شرط پرهیز ازمعامله با ابلیس.
سلام میلادجان بت تبریک میگم که بازم وبلاگتوراه انداختی.نوشته هات قشنگن امابهتره یکم ازحالت ناامیدی دربیان.
خداوند بی نهایت است ولامکان و بی زمان
اما به قدرفهم تو کوچک میشود
وبه قدر نیاز تو فرود می آید، وبه قدر آرزوی تو گسترده می شود،
وبه قدر ایمان تو کارگشا می شود،
وبه قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود،
وبه قدردل امیدواران گرم می شود،
پدر می شود یتیمان را ومادر،
برادر می شود محتاجان برادری را،
همسر میشود بی همسرماندگان را،
طفل می شود عقیمان را ،امید میشود نا امیدان را،
راه می شود گم گشتگان را.نور می شود در تاریکی ماندگان را،
شمشیر می شود رزمندگان را،
عصامی شود پیران را،
عشق می شود محتاجان به عشق را ...
خداوند همه چیز می شودهمه کس را،
به شرط اعتماد، به شرط پاکی دل ،به شرط طهارت روح ،
به شرط پرهیز ازمعامله با ابلیس.