شب در کارنامه سیاهه زندگی اش
چه کرده است که لایق گرفتن این همه ستاره میباشد...
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم . . .
پیش از دنیا
و حتی پیش از زندگی
ما مرگ را
در کتاب رکورد ها ثبت کردیم
با پستان هایی که
شیر هلاهل را
تزریق می کنند
در کام نوزادانی که
هیچ وقت
به دنیا نمی آیند
تا بمیرند .......
خیلی جالب بود
خوشحال میشم بهم سر بزنی
سلام دوست عزیز مطالب زیبا و دلنشینی نوشتی به امید مطالب و شعرهای بیشتر